فروشگاه پارسا آنلاین شاپ

فروشگاه پارسا آنلاین شاپ

همانطور که می دانید PDF یکی از محبوبترین فرمت های ذخیره سازی مستندات ، کتاب ها و مقالات الکترونیکی است و مزیتی که آن را نسبت به بقیه فرمت های مشابه متمایز می کند این است که از حجم کمتری برخوردار است و هنگام انتقال آن به کامپیوتر دیگر و هر دستگاه دیجیتالی ، با مشکل به هم ریختگی و بی نظمی نوشته ها رو به رو نمی شوید. از این رو بر آن شدیم تا فایلهای مهم و اساسی روزمره برای هر قشر از جامعه روشنفکران و دانشجویان و دانش آموزان فایلهایی رو تهیه کنیم که هم بتوانید در هر دستگاه دیجیتالی بخوانید و هم بتوانید پرینت بگیرید از فایلهای که به فرمت PDF هستند موفق و پیروز شاد و سربلند باشید. در پناه حق علی یارتان با نظرات و پیشنهادات خودتان ما را در جهت بهتر کردن اهداف خود یاری کنین به بهترین پیشنهاد جایزه ویژه از سایت تعلق می گیرد. جهت پیشنهاد به قسمت ارتباط با ما یا ربات ما مراجعه کنید. @chatonlineparsaonline_bot مژده به دوستان عزیز سایت پارسا آنلاین شاپ به ازای دو کتاب می توانید 1 کتاب رایگان از سایت دریافت نمایید به ازای هر دو بار خرید ، به ربات تلگرامی ما مراجعه فرمایید. دوستانی که گوشی ایفون دارند می تواند بعد خرید درخواست کنند فایلها به ایمیل شان یا به تلگرامشان فرستاده شود فایلهای صوتی و کتاب های پی دی اف بلامانع می باشد. قابل توجه دوستان اسمارت فون اندرویدی و اسمارت فون ایفون کلیه فایلها بعد خرید با فرمت زیپ می باشند باید با برنامه زیپ استخراج شوند تا قابل استفاده شوند از انجایی که برای اسمارت ایفون به سختی انجام پذیراست این دو اپلیکشین معرفی می گردد. با نصب برنامه zip viewer یا zip archiver در ایفون می توانین فایلهای زیپ رو استخراج کنین

آمار سایت

نظرسنجی سایت

چه محصولاتی از سایت مورد نظر ما مورد پسند شماست

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 456
  • بازدید دیروز : 514
  • بازدید کل : 4060748

کتاب صوتی رمان با من مدارا کن


کتاب صوتی رمان با من مدارا کن

نام رمان :رمان با من بمان

به قلم :مریم ابراهیمی

حجم رمان : ۱.۶۵ مگابایت پی دی اف , ۱.۱ مگابایت نسخه ی اندروید , ۰.۹۹ مگابایت نسخه ی جاوا , ۳۳۶ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه ی از داستان رمان:

نوشتۀ «با من بمان» مجموعه ای است تقریباً واقعی که تقدیم می کنم به آن که به زندگی ام رنگ و بویی دیگر داد و بدان معنا و حقیقت بخشید. به کسی که در زندگی ام روح دوباره دمید و آوای دوباره زیستن را در گوشم زمزمه کرد.
تقدیم به کسی که رمز خوب زیستن، خوب بودن و خوب ماندن را به من آموخت؛
به آن که باورم کرد و باورها را به من چشانید.

به درخواست نویسنده / ناشر لینک های دانلود حذف گردید

 

 

صفحه ی اول رمان:

قطرات باران آرام آرام به شیشه پنجره می خورد اما خیلی ملایم گویی صورت او را نوازش می کرد شاید هم او را می ب**و*سید. خیلی دقت کردم تا متوجه گفتار و یا حرکات آنها شوم اما چیزی نفهمیدم در این میان حرفهایی رد و بدل می شد مثل اینکه بین عاشق و معشوق رازهایی بود اما دوست نداشتند کسی از سر و راز آنها مطلع شود، آخه عاشق فقط حرف خود را پیش معشوق می گوید. فهمیدم که باید از آن دسته عاشقان واقعی باشند. دستم را از شیشه پنجره اتاق بیرون بردم. سردی هوای بیرون اتاق خیلی محسوس بود به نحوی که خیلی سریع دستم را داخل کشیدم. نمی دانم چه حکایتی بود که با وجود این همه سردی باز همدیگر را در آغو ش می کشیدند و نوازش می کردند. با همه این حکایات گرمی قلبشان به خوبی نمایان بود به همین خاطر بود که شیشه سردی دستان باران را به جان می خرید و او را در سینه جا می داد و آرام آرام با هم ترانه و آواز می خواندند. بر بی کسی خود محزون شدم و زمزمه بی کسی سر دادم. اشک ریختم و از ته قلبم آه گرمی خارج ساختم! ای کاش دستان گرمی دستان سرم را می فشرد و زمزمه بی کسی را با من سر می داد ترانه و آواز شیشه و باران را شنیدم و دوباره قلب مجروحم فشرده شد. در این میان فقط تاریکی مطلق را احساس می کردم و در آن تاریکی، بی کسی من موج می زد انگار کوه بزرگی بر روی دوشم سنگینی می کرد. اصلاً انگار درصدد گرفتن انتقام بود سنگینی آن کوه بزرگ لحظه به لحظه بر روی دوشم دو چندان می شد. سرم را از پنجره اتاق بیرون بردم و قطرات باران را دیدم که چطور از آسمان به سوی زمین در تعجیل اند. ای باران الهی جایگاه تو در عرش است. نمی دانم تواضع و فروتنی را از که آموختی که خود را فرش زیر پای انسانها قرار می دهی. ای کاش این تواضع و فروتنی را در وجود بعضی انسانها می یافتم. آنوقت هیچ محزونی نبود. ای کاش سعادت بین انسانها تقسیم می شد در این موقع دنیا چه لذت بخش می شد. ای باران تو مرا دریاب و در سینه ات جایگاهی برایم باز کن بگذار راز دلم را با تو بگویم تو خود قطره ای اما دلت دریاست و می توانی تمام اندوه و درد مرا بشویی و راهی دلت، که دریاست کنی.
عزمم را جزم کردم و تصمیم قطعی گرفتم تا دنبال گمشده واقعی زندگیم بگردم و خلاء زندگیم را از ریشه بر کنم، اما چگونه؟
دیگر فکر همه چیز را کرده بودم و در پی گمشده ام بودم. انگار خودم هم در میان تمام گمشده هایم گم بودم می خواستم او را بیابم و تمام حرفهایم را با او بزنم اما کی و چگونه، خودم هم نمی دانستم. این مطلب به وضوح برایم روشن بود که هر موقع خلوتی برایم پیش می آمد خود را متعلق به خود و یا متعلق به این دنیا نمی دانستم و سیل اشک از چشمانم جاری می شد. بغض گلویم را می فشرد و ضربان قلبم آنچنان تند می شد که صدای آن را به خوبی می شنیدم گویا می خواست قفسه سینه ام را بشکافد و بیرون آید همانند پرنده محاصره شده در قفس که در پی آزادی و راه نجات است و با تمام نیرو و شتاب خود را به در و دیوار قفس می کوبد و به هیچ چیز و هیچ جا فکر نمی کند به جز نجات و آزادی خود. لرزش تمام دست و پاها و تمام اعضای بدنم را احساس می کردم و با خود می اندیشیدم که اعتبار زندگیم کی و کجاست.
با این سن کم که حدود ۱۲ دوازده سال بیشتر از آن نمی گذشت روزهای سخت گذشته را بلعیده بودم. در افکار و رویاهای خام خود سیر می کردم که ناگهان دردی را در سرم احساس کردم دستان عمه ام بود که آنها را دور پیچ موهایم کرده بود:
رمان با من بمان

 


مبلغ واقعی 122,000 تومان    5% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 115,900 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 1524

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

ارسال ایمیل در صورت خرید قبلی supportpurchase@parsaonline-shop.ir

خرید کتاب و نرم افزار اینترنتی موبایل

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما